کر کردن

Persian

Etymology

Compare Balochi چیربوگ‎ (“to hide”).

Pronunciation
  • IPA(key): /kʲeɾ kʲeɾˈdæn/
  • IPA(key): /kʲeɾ kʲæɾˈdæn/

Verb

کر کردن‎ • (ker kerdan, ker kardan)

  1. (dialectal) (transitive) to hide, to conceal

Conjugation
conjugation of کر کردن (ker kardán) (literary Iranian Persian)
کر کردن
(ker kardán)		 infinitive
بن واژه
کر کرد
(ker kard)		 past stem
بن ماضی		 کر کن
(ker kon)		 present stem
بن مضارع
کر کرده‎
(ker kardé)		 past participle کر کننده‎
(ker konandé)		 present participle
indicative
کر کردیم
(ker kárdim)		 ما کر کردم
(ker kárdam)		 من past
گذشته ساده		 کر کنیم
(ker kónim)		 ما کر کنم
(ker kónam)		 من aorist
حال ساده
کر کردید
(ker kárdid)		 شما کر کردی
(ker kárdi)		 تو کر کنید
(ker kónid)		 شما کر کنی
(ker kóni)		 تو
کر کردند
(ker kárdand)		 آنها کر کرد
(ker kard)		 وی کر کنند
(ker kónand)		 آنها کر کند
(ker kónad)		 وی
کر می‌کردیم
(ker mí-kardim)		 ما کر می‌کردم
(ker mí-kardam)		 من past (imperfect)
گذشته استمراری		 کر می‌کنیم
(ker mí-konim)		 ما کر می‌کنم
(ker mí-konam)		 من present (imperfect)
حال استمراری
کر می‌کردید
(ker mí-kardid)		 شما کر می‌کردی
(ker mí-kardi)		 تو کر می‌کنید
(ker mí-konid)		 شما کر می‌کنی
(ker mí-koni)		 تو
کر می‌کردند
(ker mí-kardand)		 آنها کر می‌کرد
(ker mí-kard)		 وی کر می‌کنند
(ker mí-konand)		 آنها کر می‌کند
(ker mí-konad)		 وی
داشتیم کر می‌کردیم
(dấštim ker mí-kardim)		 ما داشتم کر می‌کردم
(dấštam ker mí-kardam)		 من past progressive
گذشته مستمر		 داریم کر می‌کنیم
(dấrim ker mí-konim)		 ما دارم کر می‌کنم
(dấram ker mí-konam)		 من present progressive
حال مستمر
داشتید کر می‌کردید
(dấštid ker mí-kardid)		 شما داشتی کر می‌کردی
(dấšti ker mí-kardi)		 تو دارید کر می‌کنید
(dấrid ker mí-konid)		 شما داری کر می‌کنی
(dấri ker mí-koni)		 تو
داشتند کر می‌کردند
(dấštand ker mí-kardand)		 آنها داشت کر می‌کرد
(dâšt ker mí-kard)		 وی دارند کر می‌کنند
(dấrand ker mí-konand)		 آنها دارد کر می‌کند
(dấrad ker mí-konad)		 وی
کر کرده‌ایم
(ker kardé-im)		 ما کر کرده‌ام
(ker kardé-am)		 من present perfect
حال کامل		 کر کرده بودیم
(ker kardé búdim)		 ما کر کرده بودم
(ker kardé búdam)		 من pluperfect
گذشته کامل
کر کرده‌اید
(ker kardé-id)		 شما کر کرده‌ای
(ker kardé-i)		 تو کر کرده بودید
(ker kardé búdid)		 شما کر کرده بودی
(ker kardé búdi)		 تو
کر کرده‌اند
(ker kardé-and)		 آنها کر کرده است
(ker kardé ast)		 وی کر کرده بودند
(ker kardé búdand)		 آنها کر کرده بود
(ker kardé bud)		 وی
کر خواهیم کرد
(ker xâhím kard)		 ما کر خواهم کرد
(ker xâhám kard)		 من future
آینده
کر خواهید کرد
(ker xâhíd kard)		 شما کر خواهی کرد
(ker xâhí kard)		 تو
کر خواهند کرد
(ker xâhánd kard)		 آنها کر خواهد کرد
(ker xâhád kard)		 وی
subjunctive
کر کرده باشیم
(ker kardé bấšim)		 ما کر کرده باشم
(ker kardé bấšam)		 من past
گذشته التزامی		 کر بکنیم
(ker békonim)		 ما کر بکنم
(ker békonam)		 من present
حال التزامی
کر کرده باشید
(ker kardé bấšid)		 شما کر کرده باشی
(ker kardé bấši)		 تو کر بکنید
(ker békonid)		 شما کر بکنی
(ker békoni)		 تو
کر کرده باشند
(ker kardé bấšand)		 آنها کر کرده باشد
(ker kardé bấšad)		 وی کر بکنند
(ker békonand)		 آنها کر بکند
(ker békonad)		 وی
کر بکنید
(ker békonid)		 شما کر بکن
(ker békon)		 تو imperative
دستوری
conjugation of کر کردن (ker kardán) (colloquial Tehrani)
کر کردن
(ker kardán)		 infinitive
کر کرد
(ker kard)		 past stem کر کن
(ker kon)		 present stem
کر کرده
(ker kardé)		 past participle کر کننده
(ker konandé)		 present participle
indicative
کر کردیم
(ker kárdim)		 ما کر کردم
(ker kárdam)		 من past کر کنیم
(ker kónim)		 ما کر کنم
(ker kónam)		 من aorist
کر کردین
(ker kárdin)		 شما کر کردی
(ker kárdi)		 تو کر کنین
(ker kónin)		 شما کر کنی
(ker kóni)		 تو
کر کردن
(ker kárdan)		 اونها کر کرد
(ker kárd)		 اون کر کنن
(ker kónan)		 اونها کر کنه
(ker kóne)		 اون
کر می‌کردیم
(ker mí-kardim)		 ما کر می‌کردم
(ker mí-kardam)		 من past (imperfect) کر می‌کنیم
(ker mí-konim)		 ما کر می‌کنم
(ker mí-konam)		 من present (imperfect)
کر می‌کردین
(ker mí-kardin)		 شما کر می‌کردی
(ker mí-kardi)		 تو کر می‌کنین
(ker mí-konin)		 شما کر می‌کنی
(ker mí-koni)		 تو
کر می‌کردن
(ker mí-kardan)		 اونها کر می‌کرد
(ker mí-kard)		 اون کر می‌کنن
(ker mí-konan)		 اونها کر می‌کنه
(ker mí-kone)		 اون
داشتیم کر می‌کردیم
(dấštim ker mí-kardim)		 ما داشتم کر می‌کردم
(dấštam ker mí-kardam)		 من past progressive داریم کر می‌کنیم
(dấrim ker mí-konim)		 ما دارم کر می‌کنم
(dấram ker mí-konam)		 من present progressive
داشتین کر می‌کردین
(dấštin ker mí-kardin)		 شما داشتی کر می‌کردی
(dấšti ker mí-kardi)		 تو دارین کر می‌کنین
(dấrin ker mí-konin)		 شما داری کر می‌کنی
(dấri ker mí-koni)		 تو
داشتن کر می‌کردن
(dấštan ker mí-kardan)		 اونها داشت کر می‌کرد
(dấšt ker mí-kard)		 اون دارن کر می‌کنن
(dấran ker mí-konan)		 اونها داره کر می‌کنه
(dấre ker mí-kone)		 اون
کر کرده‌ایم
(ker kardím)		 ما کر کرده‌ام
(ker kardám)		 من present perfect کر کرده بودیم
(ker kardé búdim)		 ما کر کرده بودم
(ker kardé búdam)		 من pluperfect
کر کرده‌این
(ker kardín)		 شما کر کرده‌ای
(ker kardí)		 تو کر کرده بودین
(ker kardé búdin)		 شما کر کرده بودی
(ker kardé búdi)		 تو
کر کرده‌ان
(ker kardán)		 اونها کر کرده
(ker kardé)		 اون کر کرده بودن
(ker kardé búdan)		 اونها کر کرده بود
(ker kardé bud)		 اون
subjunctive
کر کرده باشیم
(ker kardé bấšim)		 ما کر کرده باشم
(ker kardé bấšam)		 من past کر بکنیم
(ker bókonim)		 ما کر بکنم
(ker bókonam)		 من present
کر کرده باشین
(ker kardé bấšin)		 شما کر کرده باشی
(ker kardé bấši)		 تو کر بکنین
(ker bókonin)		 شما کر بکنی
(ker bókoni)		 تو
کر کرده باشن
(ker kardé bấšan)		 اونها کر کرده باشه
(ker kardé bấše)		 اون کر بکنن
(ker bókonan)		 اونها کر بکنه
(ker bókone)		 اون
کر بکنین
(ker bókonin)		 شما کر بکن
(ker bókon)		 تو imperative
  • کر شدن‎ (ker šodan)
This article is issued from Wiktionary. The text is licensed under Creative Commons - Attribution - Sharealike. Additional terms may apply for the media files.