یافتن

Persian
Dari Persian یافتن‎
Iranian Persian یافتن‎
Tajiki Persian ёфтан (yoftan)

Pronunciation

Verb

یافتن • (yâftan) (present stem یاب‎ (yâb))

  1. to acquire, find
    ‏آخر چگونه میتوان راه‌حل مناسبی برای چنین مشکل بغرنجی یافت!‎‎
    âxar cegune mitavân râh-e hall-e monâseb-i barâ-ye cenin moškel-e boqranj-i yâft!
    But how is one to find a suitable solution for such an intractable problem!

Conjugation
conjugation of یافتن (yâftán) (literary Iranian Persian)
یافتن
(yâftán)		 infinitive
بن واژه
یافت
(yâft)		 past stem
بن ماضی		 یاب
(yâb)		 present stem
بن مضارع
یافته‎
(yâfté)		 past participle یابنده‎
(yâbandé)		 present participle
indicative
یافتیم
(yâftim)		 ما یافتم
(yâftam)		 من past
گذشته ساده		 یابیم
(yâbim)		 ما یابم
(yâbam)		 من aorist
حال ساده
یافتید
(yâftid)		 شما یافتی
(yâfti)		 تو یابید
(yâbid)		 شما یابی
(yâbi)		 تو
یافتند
(yâftand)		 آنها یافت
(yâft)		 وی یابند
(yâband)		 آنها یابد
(yâbad)		 وی
می‌یافتیم
(mí-yâftim)		 ما می‌یافتم
(mí-yâftam)		 من past (imperfect)
گذشته استمراری		 می‌یابیم
(mí-yâbim)		 ما می‌یابم
(mí-yâbam)		 من present (imperfect)
حال استمراری
می‌یافتید
(mí-yâftid)		 شما می‌یافتی
(mí-yâfti)		 تو می‌یابید
(mí-yâbid)		 شما می‌یابی
(mí-yâbi)		 تو
می‌یافتند
(mí-yâftand)		 آنها می‌یافت
(mí-yâft)		 وی می‌یابند
(mí-yâband)		 آنها می‌یابد
(mí-yâbad)		 وی
داشتیم می‌یافتیم
(dấštim mí-yâftim)		 ما داشتم می‌یافتم
(dấštam mí-yâftam)		 من past progressive
گذشته مستمر		 داریم می‌یابیم
(dấrim mí-yâbim)		 ما دارم می‌یابم
(dấram mí-yâbam)		 من present progressive
حال مستمر
داشتید می‌یافتید
(dấštid mí-yâftid)		 شما داشتی می‌یافتی
(dấšti mí-yâfti)		 تو دارید می‌یابید
(dấrid mí-yâbid)		 شما داری می‌یابی
(dấri mí-yâbi)		 تو
داشتند می‌یافتند
(dấštand mí-yâftand)		 آنها داشت می‌یافت
(dâšt mí-yâft)		 وی دارند می‌یابند
(dấrand mí-yâband)		 آنها دارد می‌یابد
(dấrad mí-yâbad)		 وی
یافته‌ایم
(yâfté-im)		 ما یافته‌ام
(yâfté-am)		 من present perfect
حال کامل		 یافته بودیم
(yâfté búdim)		 ما یافته بودم
(yâfté búdam)		 من pluperfect
گذشته کامل
یافته‌اید
(yâfté-id)		 شما یافته‌ای
(yâfté-i)		 تو یافته بودید
(yâfté búdid)		 شما یافته بودی
(yâfté búdi)		 تو
یافته‌اند
(yâfté-and)		 آنها یافته است
(yâfté ast)		 وی یافته بودند
(yâfté búdand)		 آنها یافته بود
(yâfté bud)		 وی
خواهیم یافت
(xâhím yâft)		 ما خواهم یافت
(xâhám yâft)		 من future
آینده
خواهید یافت
(xâhíd yâft)		 شما خواهی یافت
(xâhí yâft)		 تو
خواهند یافت
(xâhánd yâft)		 آنها خواهد یافت
(xâhád yâft)		 وی
subjunctive
یافته باشیم
(yâfté bấšim)		 ما یافته باشم
(yâfté bấšam)		 من past
گذشته التزامی		 بیابیم
(béyâbim)		 ما بیابم
(béyâbam)		 من present
حال التزامی
یافته باشید
(yâfté bấšid)		 شما یافته باشی
(yâfté bấši)		 تو بیابید
(béyâbid)		 شما بیابی
(béyâbi)		 تو
یافته باشند
(yâfté bấšand)		 آنها یافته باشد
(yâfté bấšad)		 وی بیابند
(béyâband)		 آنها بیابد
(béyâbad)		 وی
بیابید
(béyâbid)		 شما بیاب
(béyâb)		 تو imperative
دستوری
conjugation of یافتن (yâftán) (colloquial Tehrani)
یافتن
(yâftán)		 infinitive
یافت
(yâft)		 past stem یاب
(yâb)		 present stem
یافته
(yâfté)		 past participle یابنده
(yâbandé)		 present participle
indicative
یافتیم
(yâftim)		 ما یافتم
(yâftam)		 من past یابیم
(yâbim)		 ما یابم
(yâbam)		 من aorist
یافتین
(yâftin)		 شما یافتی
(yâfti)		 تو یابین
(yâbin)		 شما یابی
(yâbi)		 تو
یافتن
(yâftan)		 اونها یافت
(yâft)		 اون یابن
(yâban)		 اونها یابه
(yâbe)		 اون
می‌یافتیم
(mí-yâftim)		 ما می‌یافتم
(mí-yâftam)		 من past (imperfect) می‌یابیم
(mí-yâbim)		 ما می‌یابم
(mí-yâbam)		 من present (imperfect)
می‌یافتین
(mí-yâftin)		 شما می‌یافتی
(mí-yâfti)		 تو می‌یابین
(mí-yâbin)		 شما می‌یابی
(mí-yâbi)		 تو
می‌یافتن
(mí-yâftan)		 اونها می‌یافت
(mí-yâft)		 اون می‌یابن
(mí-yâban)		 اونها می‌یابه
(mí-yâbe)		 اون
داشتیم می‌یافتیم
(dấštim mí-yâftim)		 ما داشتم می‌یافتم
(dấštam mí-yâftam)		 من past progressive داریم می‌یابیم
(dấrim mí-yâbim)		 ما دارم می‌یابم
(dấram mí-yâbam)		 من present progressive
داشتین می‌یافتین
(dấštin mí-yâftin)		 شما داشتی می‌یافتی
(dấšti mí-yâfti)		 تو دارین می‌یابین
(dấrin mí-yâbin)		 شما داری می‌یابی
(dấri mí-yâbi)		 تو
داشتن می‌یافتن
(dấštan mí-yâftan)		 اونها داشت می‌یافت
(dấšt mí-yâft)		 اون دارن می‌یابن
(dấran mí-yâban)		 اونها داره می‌یابه
(dấre mí-yâbe)		 اون
یافته‌ایم
(yâftím)		 ما یافته‌ام
(yâftám)		 من present perfect یافته بودیم
(yâfté búdim)		 ما یافته بودم
(yâfté búdam)		 من pluperfect
یافته‌این
(yâftín)		 شما یافته‌ای
(yâftí)		 تو یافته بودین
(yâfté búdin)		 شما یافته بودی
(yâfté búdi)		 تو
یافته‌ان
(yâftán)		 اونها یافته
(yâfté)		 اون یافته بودن
(yâfté búdan)		 اونها یافته بود
(yâfté bud)		 اون
subjunctive
یافته باشیم
(yâfté bấšim)		 ما یافته باشم
(yâfté bấšam)		 من past بیابیم
(béyâbim)		 ما بیابم
(béyâbam)		 من present
یافته باشین
(yâfté bấšin)		 شما یافته باشی
(yâfté bấši)		 تو بیابین
(béyâbin)		 شما بیابی
(béyâbi)		 تو
یافته باشن
(yâfté bấšan)		 اونها یافته باشه
(yâfté bấše)		 اون بیابن
(béyâban)		 اونها بیابه
(béyâbe)		 اون
بیابین
(béyâbin)		 شما بیاب
(béyâb)		 تو imperative
This article is issued from Wiktionary. The text is licensed under Creative Commons - Attribution - Sharealike. Additional terms may apply for the media files.